گفت و گوی پوریا پورسرخ با مجله سروش را در این وبلاگ بخوانید.
وبلاگی برای طرفداران سینما
نگارش در تاريخ سه شنبه 27 مهر 1390برچسب:, توسط علیرضا

حضور شما را در مجموعه‌ها و گونه‌های مختلفی از تلویزیون شاهد بودیم که در نوع خود بسیار قابل توجه نیز واقع شده‌اند. اما برای یک کار چند قسمتی و کوتاه در تلویزیون ان هم در گونه پلیسی و حادثه‌ای چه دلیلی داشتید؟

در ابتدا از نکته‌ای که شما اشاره کردید بسیار ممنونم. چون به عقیده من بازیگر باید تفاوت در نقش‌ها را احساس کند و در کاری کلیشه نشود. من در بسیاری از گونه‌ها بازی کرده‌ام و در هر کدام به نوعی بازی متفاوت و قابل قبولی داشته‌ام. اما متاسفانه وقتی صحبت از نقد و انتقاد می‌شود حواشی داستان زیاد است و همیشه دیده‌ام که منتقدان و صاحب نظران در مورد بازیگرانی که اغلب گونه‌های مختلفی را تجربه کرده‌اند می‌نویسند که بازیگر نباید در کاری کلیشه شود. در صورتی که ان بازیگر در هر فعالیت خود متفاوت ظاهر شده است. من به عنوان یک بازیگر می‌توانم گونه‌های مختلفی را تجربه کنم. چرا که این کار نوعی ازمون و خطاست.

در مورد این مجموعه نیز من تا به حال گونه پلیسی و حادثه‌ای کار نکرده بودم و خیلی علاقه‌مند بودم که در این گونه هم کار کنم. کار کردن در این گونه هم سخت است و هم به هزینه‌های بسیاری نیاز دارد. پرهزینه بودن این گونه نمایشی کمتر تهیه کننده‌ای را ترغیب می‌کندکه در این حوزه کار کند. حتی به لحاظ تکنیکی و کار سخت افزاری هم همین طور است. اولین دلیل همکاری من با این مجموعه حضور علیرضا امینی به عنوان کارگردان بود. کارهای زیادی از او دیده بودم و واقعا دوست داشتم وی همکاری کنم.

در فیلمنامه اولیه به نام گیوتین تقریبا نقشی که من بازی کردم نقشی بسیار ضعیف بود. حتی گزینه‌های دیگری نیز برای ایفای این نقش در نظر گرفته شده بودند. من با علیرضا امینی در باره این نقش صحبت کردم و ایشان به من این اطمینان را داد که بازنویسی مجددی در مورد این نقش صورت بگیرد.

با حامد بهداد هم صحبت کردم. قرار بر این شد این نقش با پیشنهادهای خودم شکلی جدید و تازه به خود بگیرد. درحین فیلمبرداری نیز نظرات اعمال می‌شد. روز به روز که کار جلو می‌رفت ارتباط بیشتری با نقش سروان پوریا برقرار می‌کردم. و به جرات می‌توانم بگویم که یکی از نقش‌های است که بسیار به ان علاقه دارم.

 

* اینکه فیلمنامه این مجموعه به طورکامل به دست شما نرسیده بود کار را برای شما سخت نکرد؟

من فکر می‌کنم اغلب بازیگران در این قضیه استخوان خرد کرده‌اند و من هم همینطور. از سال اولی که وارد این عرصه شدم همین اتفاق افتاده است. تنها مجموعه‌ای که در ابتدای کار فیلمنامه ان به صورت کامل و منسجم در اختیار من قرار گرفت و واقعا به ان افتخارمیکنم و از ته دل دوستش دارم مجموعه صاحبدلان بود. این کار از بهترین کارهایی بود که فیلمنامه خوبی داشت و من ان را بازی کردم. البته بعد از ان نیز مجموعه‌های بسیاری را کار کردم که خوشبختانه جزو پرطرفدار‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی محسوب می‌شدند. و مورد توجه مخاطبان نیز قرار می‌گرفتند. پس بااین اوصاف اولین بار نبود که با این قضیه رو به رو می‌شدم. وقتی فیلمنامه کاملا اماده باشد تکلیف بازیگر روشن است نقاط اوج و فرود بازی خود را می‌تواند بفهمد و پایان و اغاز ان را درک کند. بازیگر می‌تواند در ذهن خود طراحی شخصیت را انجام دهد. اما این مسئله بسیار زیاد در کار ما اتفاق افتاده است. البته از این نوع فیلمنامه‌ها بیشتر تقدیر می‌شود.

در نوروز ۹۰ به عنوان بازیگر مه‌مان در مجموعه پایتخت حضور داشتم که تا اخرین روز مشخص نبود در انتهای داستان چه اتفاقی می‌افتد. همه چیز براساس بداهه پیش می‌رفت. اما از این مجموعه تقدیر شد. اتفاق خوب در این کار حضور زامیاد سعدونیان به عنوان نویسنده بود که همیشه سر صحنه‌ها در کنار ما حاضر بود. این مسئله باعث می‌شد اگر در طول کار با سوالی مواجه بودیم پاسخ ان را از زامیاد بخواهیم. به خاطر همین کمتر با مشکل رو به رو بودیم.

 

* به نظر شما کدام وجه از شخصیت سروان پوریا بیشتر مدنظر کارگردان بوده است؟

فکر می‌کنم دلیل اصلی انتخاب من از سوی کارگردان و تهیه کننده این کار برای نقش علیرضا فیزیک بدنی من بوده است. چون این بازیگر شخصیت پلیس باید از ظاهر فیزیکی مناسب برخوردار باشد. البته زمان تولید این کار بسیار کوتاه و فشرده بود. اگر زمان بیشتری برای این کار داشتیم مطمئنا کار بهتری ارائه می‌شد. به لحاظ شخصیت‌پردازی نیز این دو همکار پلیس در مجموعه نسبت به هم شخصیت‌های متفاوتی را دارند.

من و حامد بهداد درباره این دوشخصیت باهم بسیار صحبت کردیم تا بتوانیم نقش خود را به خوبی ایفا کنیم. سرگرد صابری با بازی حامد بهداد نقش پلیسی است که گاهی به علت گرفتن اعتراف از متهم به او رکب می‌زندو او را تحقیر می‌کند. ادمی بسیار هیجانی است. گاهی دست به تهدید می‌زند و گاهی با فریاد سخن می‌گوید. اما در مقابل شخصیت علیرضا ارام‌تر، صبور‌تر، منطقی ترو عمل گرا‌تر است. البته نه اینکه سرگرد صابری منطقی نباشد. شخصیت علیرضا بیشتر متکی به اصل است. در ‌‌نهایت ما دو بازیگر توانستیم زوج خوبی را با هم تشکیل دهیم. در ‌‌نهایت می‌توان این طور تعبیر کرد که پوریا ترمز سرگرد صابری و دستیار خوبی برای اوست.

 

* در این کار ازمشاوره‌های نظامی نیز برای انجام حرکت‌ها و نوع بازی و برخورد‌های یک سروان نیروی انتظامی بهره بردید؟

بله در همین فرصت از دوستان عزیزی که در این پروژه به ما کمک بسیار کردند تشکر می‌کنم. مشاوران نظامی چون سرهنگ مددی همیشه سر صحنه با ما همراه بودند. به ویژه برای این طور نقش‌ها که درگیر جزئیات می‌شویم. حتی در مورد طرز راه رفتن و عمل کردن در موقعیت‌های مختلف به ما اموزش می‌دادند. البته توجه به جزئیات خوب است اما نه اینکه کل قضیه از یاد برود. با سرهنگ مددی که به عنوان مشاور و کار‌شناس نظامی که در این مجموعه حضور داشت تعامل و همکاری خوبی داشتیم. فکر می‌کنم این حس و ارتباط خوب بین حامد و سرهنگ مددی هم وجود داشته باد.

 

* پوریا پورسرخ از تمام انرژی خود برای ایفای این نقش در این کار استفاده کرده است؟

اگر بخواهم صادقانه و روراست بگویم بله. من دوسال است که در تلویزیون کار نکرده‌ام. به خاطر برگشت دوباره‌ام به تلویزیون تمام سعی و تلاشم را برای این کار گذاشته‌ام. اما اینکه خروجی کار تا چه حد مورد قبول واقع شود تنها و تنها به یک عامل بستگی دارد. ان هم این است که باید برای یک مناسبت و گرامیداشت ان از مدت‌ها پیش برنامه ریزی‌ها را اغاز کنیم تا بتوانیم بهره برداری مناسبی از ان داشته باشیم. باید طبق جدول ارائه شده زمان بندی درستی از برنامه‌ها داشته باشیم تا بتوانیم در ‌‌نهایت خروجی مناسبی از کار‌ها را ببینیم. فکر می‌کنم عدم رعایت این زمان بندی به کیفیت یک کار و همچنین بازی یک بازیگر ضربه خواهد زد. خیلی وقت‌ها شده که من دلم برای کارهای شکرانه و اغما و... که در ماه رمضان پخش می‌شدند تنگ می‌شود. چون واقعا در سال‌های گذشته مجموعه‌های خوب و قدرتمندی از تلویزیون دیده بودیم.

 

* چقدر برای شما کار در تلویزیون با وجود مخاطبان بسیار در این پروژه اهمیت داشت؟

در تلویزیون و در این چند سال اخیر حضور بازیگرانی چون علی نصیریان، پرویز پرستویی و حمید فرخ‌نژاد را دیده بودیم. کارهایی چون زیر تیغ و اشپزباشی را با بازی بهترین بازیگران شاهد بودیم. چه بپذیریم و چه نپذیریم مردم با رسانه‌ها ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند. در تمام دنیا رویکرد سریال سازی بسیار قوت پیدا کرده است. و در تولیدات تلویزیونی جهانی روز به روز رشد خوبی را در این زمینه شاهد هستیم. این مسئله باعث می‌شود که ما هم به سمت ساخت و تولید اثار تلویزیونی مطلوب برویم و ره‌های رفته را دوباره طی نکنیم. یادم می‌‌اید وقتی مجموعه‌ای جذاب و پر مخاطب از تلویزیون پخش می‌شد. مردم می‌توانستند ان را به صورت دسته جمعی و در پارک‌های محله‌شان ببینند. پس هنوز ظرفیت‌های لازم در برنامه سازان وجود دارد که بتوانند با چنین اثاری مردم را در هر کجا که هستند پای تلویزیون بنشانند.

 

* مخاطبان تلویزیونی با نقش‌های بسیاری از کاراگاهان و پلیس‌های مجموعه‌های تلویزیونی رو به رو بودند. اما با توجه به تفاوت‌های نقش علیرضا شما چه کارهایی را برای باورپذیری این شخصیت در ذهن بیننده انجام دادید؟

اول از همه بگویم که گونه مورد علاقه من حادثه‌ای و پر زد و خورد (اکشن) است و معتقدم اثار در این گونه فروش بیشتری در تمام دنیا دارند. من خیلی با این نقش دور و بیگانه نبودم. اگر قرار باشد نقشی را بازیکنم که ما به ازای بیرونی داشته باشد به شخصیت و رفتار ان دقت بیشتری می‌کنم. خوشبختانه این نقش جزو‌‌ همان دسته از شخصیت‌ها بود که ما به ازای ان را می‌توانستیم در اجتماع ببینیم. دوستانی داشتم که به شخصیت علیرضا نزدیک بودند. از تجربیات ان‌ها استفاده کردم تا بتوانم شخصیت علیرضا برای مخاطب باورپذیر‌تر و ملموس‌تر باشد. این کار را در تمام نقش‌هایم انجام می‌دهم و هر کدام را به نسبت قبلی متفاوت‌تر بازی می‌کنم. چون مردم دوست دارند از هر بازیگر نقشی را ببینند که به دور از کلیشه و تکرار باشد.

 

* به لحاظ اینکه این مجموعه یک کار پلیسی و حادثه‌ای است سخت‌ترین صحنه‌ای که بازی کردید کدام صحنه بود؟

فقط می‌توانم این را بگیم که در نود درصد پلان‌ها من از بدلکار استفاده نکردم به جز یک پلان. کار اکشن به خاطر نوع کار و فعالیتی که در ان صورت می‌گیرد کار سخت و دشواری است اما برای من بسیار لذت بخش و جذاب است. من کار پلیسی را بسیار دوست دارم.

 

* و همبازی‌های این کار؟

تجربه واقعا خوبی بود برای کسی چون الهام حمیدی شاید پذیرفتن این نقش با این شرایط سخت بود اما ایشان قبول کردند و بسیار خوب بازی کردند چون باور دارم که یه کار معمولی نبود وتمامی گروه بیشتر از یک کار معمولی انرژی گذاشتند. من خوش حالم که با کاسه ساز همکاری کردم گروه این مجموعه بسیار یک دست بود. پشت صحنه خوبی هم داشت. همکاران خوبی چون اسماعیل اقاجانی، امیر پرتو‌زاده همه به نوبه خود خوب بودند و فشار کاری را تحمل کردند و همیشه تجربه به من گفته است که اگر پشت صحنه کار خوب باشد حتما خود کار هم خوب خواهد شد.

 

* و سخن آخر...

بعد از پایان این مجموعه منتظر یک انتخاب خوب و مناسب هستم که باز هم در تلویزیون دیده شوم. دلم می‌خواهد کار بعدی‌ام نیز در تلویزیون باشد. تلویزیون را برای کار کردن بسیار دوست دارم و می‌پسندم. فکر می‌کنم در این چند سال اخیر نیز کار‌های موفقی از تلویزیون پخش شده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: